جدول جو
جدول جو

معنی حارث بن محمد تمیمی - جستجوی لغت در جدول جو

حارث بن محمد تمیمی
(رِ)
ابن محمد. محدث است و از ابی الطفیل روایت کند و زافربن سلیمان از طریق حارث از ابی الطفیل آرد که گفت در روز شوری بدر خانه خود ایستاده بودم، بانگها بلند شد، علی بن ابیطالب (ع) را شنیدم که میگفت: ’بایعالناس لابی بکر و انا والله اولی بالامر منه و احق به فسمعت و اطعت مخافه ان یرجع الناس کفارا یضرب بعضهم رقاب بعض ثم تابعالناس عمر و انا والله اولی بالامر منه فسمعت و اطعت مخافه ان یضرب بعضهم رقاب بعض ثم انتم تریدون ان تبایعوا عثمان اذن اسمع و اطیعان عمر جعلنی فی خمسه لایعرف لی فضلا علیهم ولا یعرفونه لی کلنا فیه شرع سواء و ایم الله لو اشاء ان اتکلم فثم لا یستطیع عربیهم ولا عجمیهم ردّه نشدتکم باللّه افیکم من اخی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم غیری قالوا لا. قال: نشدتکم باللّه افیکم احد له مثل عمی حمزه ؟ قالوا: اللهم لا. قال: نشدتکم باللّه افیکم احد له اخ مثل اخی جعفر ذی الجناحین الموشی بالجوهر یطیر بهما فی الجنه قالوا: لا. قال: افیکم احد له مثل سبطی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنّه ؟ قالوا: لا. قال: افیکم احد له زوجه مثل زوجتی ؟ قالوا: لا. قال افیکم احد کان اقتل لمشرکی قریش عند کل شدیده تنزل برسول الله صلی الله علیه و آله وسلم منی ؟ قالوا: لا. ’ عسقلانی گوید: این حدیث درست نیست و حاشا که امیرالمؤمنین چنین گفته باشد. عقیلی از طریق یحیی بن مغیره نیز این حدیث را روایت کند و گوید حارث و ابی الطفیل مجهول اند و ابن عدی نیز او را مجهول داند. ولی بن حبان او را در زمرۀ ثقات آرد، عسقلانی گوید: این حدیث را اصلی نباشد و امیرالمؤمنین از چنین گفتاری بر کنار است. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 156 و 157 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ)
ابن محمد بن ابی اسامه التمیمی. حافظ و محدث و صاحب مسنداست. ابوالعباس نباتی در آنجا که او را در شمار مشیخه قاسم بن اصبغ آرد، گوید: وی راویۀ اخبار، محدثی ثقه و بسیار حدیث است. دارقطنی گوید در باب حارث اختلاف است و بنظر من مردی ثقه است و ابن حبان نیز وی را در زمرۀ ثقات آرد. ابن حزم در جائی گوید ضعیف و در جای دیگر گوید مجهول است ذهبی درتلخیص المستدرک گوید: ’لیس بعمده’. خلف بن مرزبان را با او حکایتی است که خود خلف آن را چنین نقل کند: روزی پیش حارث شدم گروهی از وراقان را در دهلیز خانه او دیدم و او نام آنها را با اجرت دو درهم مینوشت. او را گفتم نام من نیزبنویس. پس وراق نامها را بدو عرض کرد حارث گفت: ’ابن مرزبان مع هؤلاء ولا کرامه’ این خبر بمن گفتند رقعه ای بگرفتم و این ابیات برآن بنوشتم و بدو فرستادم:
ابلغ الحارث المحدث قولا
عن اخ صادق شدید المحبه
ویک قد کنت تعتزی سالف ال
دّهر قدیما الی قبائل ضبه
و کتبت الحدیث عن سائرالنا
س و حاذیت واللقأبن شبه
عن یزید والواقدی و روح
و ابن سعد والقعنبی و هدبه
ثم صنفت من احادیث سفیا
ن و عن مالک و مسند شعبه
و عن ابن المدینی ایضا فمازل
ت قدیماً تبث للناس کتبه
افمنهم اخذت بیعک للعلم
و ایثار من یزیدک حبه
سوءهسوءه لشیخ قدیم
ملک الحرص والضراعه قلبه
فهو کالقفر فی المعیشه یبسا
و امانیه بعد تسعین رطبه.
چون حارث آن رقعه را بخواند گفت: ’ادخلوه قاتله الله فضحنی’. بقول حاجی خلیفه حارث را مسند است. احمد بن کامل گوید حارث مردی ثقه بود و به 96 سالگی رسید. عسقلانی گوید مولد او بسال 186 هجری قمری و وفات در 282 بوده است. ووفات او را در سنۀ 279 نیز گفته اند ولی آنچه پیشترگفته شد درست می نماید چه گفتۀ احمد بن کامل که حارث 96 سال زندگی کرد - در حالی که میدانیم از اصحاب حارث بوده است - قول عسقلانی را تأیید میکند. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 157 و 158 و رجوع به کشف الظنون شود
لغت نامه دهخدا